(Robert Oppenheimer) فیزیکدان مشهور آمریکایی بود که در توسعه بمب اتمی در طول جنگ جهانی دوم نقش بسیار مهمی داشت. وی در تاریخ ۲۲ آوریل ۱۹۰۴ در نیویورک، آمریکا به دنیا آمد.
اوپنهایمر در دوران تحصیلات دانشگاهی خود به فیزیک علاقه مند شد و در دانشگاه هاروارد تحصیل کرد. سپس به دانشگاه کمبریج در انگلستان رفت و با محققان معروف مثل مکس بورن و پاول دیراک همکاری کرد. در این دوره، او مطالعات خود را در زمینه تئوریهای کوانتومی و فیزیک هستهای ادامه داد.
در سال ۱۹۴۲، اوپنهایمر به عنوان رهبر تیم علمی پروژه منهتن معروف به پروژه بمب اتمی انتخاب شد. با همت و تلاش گروهی از دانشمندان برجسته، توانستند بمب اتمی را در آزمایشات نخستین مرحله توسعه دهند. این پروژه به دلیل خطرات امنیتی و اثرات بشری و محیطی آزمایشهای هستهای، مورد بحث قرار گرفت.
با پایان جنگ جهانی دوم و استفاده از بمب اتمی در هیروشیما و ناگازاکی، اوپنهایمر مورد انتقاد و بحث قرار گرفت. در دهه ۱۹۵۰، به دلیل فعالیتهای سیاسی و نظارت دولت بر فعالیتهایش، وی به عنوان نمادی از جنبش ضدجاسوسی در آمریکا شناخته شد.
در سال ۱۹۵۴، به دلیل اتهامات اتحاد شوروی و فعالیتهای ضدامنیتی، اوپنهایمر دسترسی به اطلاعات را از دست داد و مجبور به ترک فعالیتهای علمی شد. او پس از آن به مطالعات فلسفه مشغول شد و در دانشگاه پرینستون تدریس کرد.
رابرت اوپنهایمر در تاریخ ۱۸ فوریه ۱۹۶۷ درگذشت و به عنوان یکی از برجستهترین فیزیکدانان قرن بیستم و یکی از شخصیتهای مهم تاریخ علم شناخته میشود.

رابطه اپنهایمر با انیشتن
رابرت اوپنهایمر و البرت اینشتین (Albert Einstein) دو فیزیکدان برجسته و بزرگ قرن بیستم بودند. آنها همچنین در تاریخ علم و توسعه نظریههای فیزیک نقش مهمی داشتند. از طرفی، اینشتین به عنوان یکی از اولین معترفان به اهمیت نظریههای کوانتومی به اوپنهایمر کمک کرد و او را برای تحصیل در زمینه فیزیک هستهای تشویق کرد.
اوپنهایمر با ازدید از آلمان و دیدار با اینشتین در سال ۱۹۲۶ تحت تأثیر قرار گرفت. اینشتین به اوپنهایمر توصیه کرد که به زمینه فیزیک هستهای و تحقیقات در مورد تئوریهای کوانتومی متمرکز شود. این توصیه از طرف اینشتین تأثیر قابل توجهی بر روی تصمیمات آینده اوپنهایمر در مورد تحقیقات و شغلش داشت.
بعد از دیدار با اینشتین، اوپنهایمر به زمینه فیزیک هستهای پرداخت و در زمینه تئوریهای کوانتومی و تفسیر آنها فعالیت کرد. او در ادامه به عنوان رهبر تیم علمی پروژه منهتن برای توسعه بمب اتمی انتخاب شد و در این فرآیند با استفاده از نظریههای فیزیکی و ریاضی خود و همچنین با تجربیاتی که از اینشتین بدست آورده بود، به تحقق این پروژه پرداخت.
بهطور خلاصه، رابطه اوپنهایمر و اینشتین به عنوان دو فیزیکدان برجسته و همکاریهایی که در طول زمان صورت گرفت، اهمیت زیادی در توسعه نظریههای فیزیک و بهطور خاص تئوریهای کوانتومی و فیزیک هستهای داشت.

ماجرای پروژه منهتن چه بود؟
ظهور آدولف هیتلر در آلمان سبب شد فیزیکدانهایی مانند آلبرت اینشتین، لئو سیلارد و یوجین ویگنر به دولت آمریکا هشدار بدهند در صورتی که نازیها اول موفق شوند بمب هستهای بسازند، بشریت در معرض خطر قرار میگیرد.
دولت آمریکا در واکنش، گروهی از فیزیکدانهای اتمی مطرح را گرد هم آورد و اوپنهایمر را که در پی پژوهش در حوزه ذرات زیراتمی اعتبار بینالمللی کسب کرده بود، به ریاست گروه منصوب کرد.
در جریان این طرح که به «پروژه منهتن» معروف شد، اوپنهایمر و گروهش محل پژوهش را به منطقهای دورافتاده در لس آلاموس در نیومکزیکو منتقل کردند و در ژوییه ۱۹۴۵، اولین انفجار هستهای جهان رخ داد.
کمتر از یک ماه بعد، در ۶ اوت ۱۹۴۵، ارتش آمریکا هیروشیما و ناگاساکی را بمباران اتمی کرد که ۱۱۰ هزار نفر در دم جان باختند و دهها هزار نفر دیگر ظرف یک سال جان خود را از دست دادند. در اکتبر همان سال، اوپنهایمر از سمتش کنارهگیری کرد.
اوپنهایمر پس از استعفا چه کرد؟
در سال ۱۹۴۷، اوپنهایمر به ریاست موسسه مطالعات پیشرفته (IAS) در پرینستون، نیوجرسی منصوب شد. اوپنهایمر از سال ۱۹۴۷ تا سال ۱۹۵۲، رئیس کمیته مشاوره کمیسیون انرژی اتمی بود که در اکتبر ۱۹۴۹، با ساخت بمب هیدروژنی مخالفت کرد.
پس از جنگ جهانی دوم و با آغاز جنگ سرد، سازمان اطلاعات آمریکا به اوپنهایمر مشکوک بود که با کمونیستها ارتباط دارد. این موضوع همزمان بود با فشار و سختگیری در مورد ممانعت از نفوذ کمونیستها به بخشهای گوناگون دولت آمریکا.
اوپنهایمر بهدلیل مخالفت با ساخت بمب هیدروژنی و همچنین دوستی با دانشجویان کمونیست حامی جریان ضدفاشیستی در جریان جنگ داخلی اسپانیا در دهه ۱۹۳۰، با اتهام خیانت مواجه شد. در نتیجه، در سال ۱۹۵۴، مجوزهای امنیتی و سمتش بهعنوان مشاور دولت آمریکا را از دست داد.
در این بین، خطر جنگ هستهای تمامعیار جهان را تهدید میکرد و در گفتمان سیاسی بینالمللی مطرح بود.
اوپنهایمر باقی عمرش همواره نگران تعارض میان اخلاق و پیشرفتهای علمی بود.
او در سال ۱۹۶۶ از موسسه مطالعات پیشرفته بازنشسته شد و سال بعد، در سن ۶۲ سالگی درگذشت.
