جنگ و خشونت: تأثیر خاموش بر سلامت روان ما

تصویر سمیرا امیرفضلی
سمیرا امیرفضلی

مترجم و نویسنده

جنگ و خشونت: تأثیر خاموش بر سلامت روان ما

در میان پیامدهای جنگ، تأثیر آن بر سلامت روانی جمعیت غیرنظامی یکی از مهمترین آنهاست. مطالعات جمعیت عمومی افزایش قطعی در بروز و شیوع اختلالات روانی را نشان می دهد. زنان بیشتر از مردان تحت تأثیر قرار می گیرند. سایر گروه های آسیب پذیر کودکان، سالمندان و معلولان هستند. میزان شیوع با درجه تروما، و در دسترس بودن حمایت فیزیکی و عاطفی مرتبط است. استفاده از راهبردهای مقابله فرهنگی و مذهبی در کشورهای در حال توسعه مکرر است.

این مقاله به بررسی آخرین تحقیقات در مورد تأثیرات روانی چنین رویدادهایی می پردازد و بر اهمیت درمان جمعی در مواجهه با آسیب های جمعی تأکید می کند.

چرا؟
جنگ و خشونت، چه به صورت مستقیم و چه از راه دور، تأثیرات عمیقی بر سلامت روان ما دارد. تصاویر ویرانی، داستان های از دست دادن، و بزرگی عظیم رنج های انسانی می توانند آثاری پاک نشدنی در روان ما بر جای بگذارند. تحقیقات اخیر عمق و وسعت این تأثیرات را روشن کرده است و بر نیاز به استراتژی های درمانی جمعی تأکید می کند.

تأثیر روانی جنگ و خشونت
قرار گرفتن در معرض مستقیم
برای کسانی که مستقیماً در معرض جنگ و خشونت هستند، تأثیرات روانی فوری و اغلب طولانی مدت است. اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) یک پیامد کاملاً مستند است که با خاطرات مزاحم، برانگیختگی شدید و اجتناب از یادآوری رویداد آسیب زا مشخص می شود. افسردگی، اضطراب و اختلالات سوء مصرف مواد نیز در بین بازماندگان شایع است.

قرار گرفتن در معرض غیر مستقیم
برای کسانی که شاهد جنگ و خشونت از راه دور هستند، تأثیرات آن می‌تواند ظریف‌تر باشد اما نه کمتر. ترومای جانشین، اصطلاحی است که برای توصیف باقی مانده عاطفی قرار گرفتن در معرض داستان ها یا رویدادهای آسیب زا استفاده می شود، می تواند منجر به احساس ناامیدی، ناامیدی و اضطراب عمومی شود. رگبار مداوم اخبار و تصاویر ناراحت کننده می تواند منجر به پدیده ای به نام “خستگی شفقت” شود که در آن افراد از نظر عاطفی نسبت به رنج دیگران بی حس می شوند.

ماهیت جمعی تروما
جنگ و خشونت فقط آسیب های فردی نیستند. آنها آسیب های جمعی هستند. کل جوامع، جوامع و حتی نسل ها می توانند تحت تأثیر قرار گیرند. ترومای جمعی می تواند به طرق مختلف ظاهر شود:

اندوه مشترک: سوگواری دسته جمعی عزیزان از دست رفته، خانه های ویران شده و رویاهای از بین رفته.
اختلال فرهنگی: از دست دادن میراث فرهنگی، سنت ها و هویت.
ترومای بین نسلی: تجارب تروماتیک می توانند از طریق نسل ها منتقل شوند و بر افرادی تأثیر بگذارند که مستقیماً در معرض رویداد اصلی قرار نگرفته اند.
اهمیت شفای جمعی
با توجه به ماهیت جمعی آسیب ناشی از جنگ و خشونت، شفا نیز باید یک تلاش جمعی باشد. شفای جمعی فرآیندی است که از طریق آن جوامع برای تصدیق، پردازش و بهبودی از تجربیات آسیب‌زای مشترک گرد هم می‌آیند.

راهبردهای درمان جمعی

تشریفات اجتماعی: تشریفات، چه مذهبی و چه سکولار، می توانند حس وحدت، هدف و ارتباط را ایجاد کنند. آنها می توانند وسیله ای برای احترام به گمشده ها، اعتراف به درد و چشم انتظاری به آینده ای روشن تر باشند.
قصه‌گویی: به اشتراک گذاشتن داستان‌های شخصی آسیب، انعطاف‌پذیری و بهبودی می‌تواند هم برای قصه‌گو و هم برای شنونده درمان‌کننده باشد. این یک روایت مشترک ایجاد می کند و همدلی و درک را تقویت می کند.
هنر و بیان خلاق: هنر، موسیقی، رقص و سایر اشکال بیان خلاق می توانند ابزار قدرتمندی برای پردازش و بیان احساسات پیچیده باشند.
عدالت ترمیمی: در جوامع پس از جنگ، برنامه های عدالت ترمیمی می تواند به رسیدگی به علل ریشه ای خشونت، ترویج آشتی و هموار کردن راه برای آینده ای آرام تر کمک کند.


نقش رسانه و فناوری
در عصر دیجیتال امروزی، رسانه ها و فناوری نقش مهمی در شکل دادن به برداشت ما از جنگ و خشونت دارند. در حالی که آنها می توانند اثرات روانی را با تقویت تصاویر و روایت های ناراحت کننده تشدید کنند، می توانند برای درمان جمعی نیز از آنها استفاده کنند:

پلتفرم‌های آموزشی: از پلتفرم‌های آنلاین می‌توان برای آموزش عموم در مورد تأثیرات روانی جنگ و خشونت استفاده کرد و منابعی را برای مقابله و بهبودی فراهم کرد.
گروه‌های پشتیبانی مجازی: گروه‌های پشتیبانی آنلاین می‌توانند فضای امنی را برای افراد فراهم کنند تا تجربیات خود را به اشتراک بگذارند، به دنبال پشتیبانی باشند و جامعه را پیدا کنند.
یادبودهای دیجیتال: یادبودهای مجازی می توانند از دست رفتگان را گرامی بدارند و فضایی برای عزاداری و خاطره جمعی فراهم کنند.

جنگ و خشونت، چه به طور مستقیم یا غیرمستقیم تجربه شود، تأثیرات عمیق و پایداری بر سلامت روان ما دارد. همانطور که ما با آسیب های جمعی چنین رویدادهایی دست و پنجه نرم می کنیم، اولویت دادن به درمان جمعی ضروری است. با گرد هم آمدن به عنوان جوامع، استفاده از قدرت داستان سرایی، هنر و فناوری، و تمرکز بر آشتی و ایجاد صلح، می توانیم راه را برای آینده ای روشن تر و امیدوارتر هموار کنیم.

در بنیاد جهانی شادی ، ما جهانی با آزادی، آگاهی و شادی برای همه را درک می کنیم. ما این کار را روزانه انجام می دهیم و رهبران را الهام بخش و توانمند می کنیم تا از صمیم قلب به سمت صلح اساسی هدایت شوند.

اثرات جنگ

اثرات جنگ به طور گسترده گسترش یافته و می تواند بلند مدت یا کوتاه مدت باشد. سربازان جنگ را متفاوت از غیرنظامیان تجربه می کنند. اگرچه هر دو در زمان جنگ رنج می برند، زنان و کودکان به ویژه بیشترین آسیب را متحمل می شوند. در دهه گذشته، تا دو میلیون نفر از کشته شدگان درگیری های مسلحانه کودک بودند. آسیب های گسترده ناشی از این جنایات و رنج مردم غیرنظامی از دیگر میراث این درگیری ها است، موارد زیر استرس عاطفی و روانی گسترده ای را ایجاد می کند. جنگ های داخلی امروزی معمولاً تلفات بیشتری را نسبت به جنگ های دولتی بر غیرنظامیان وارد می کند. این به دلیل روند افزایشی است که در آن جنگجویان هدف قرار دادن غیرنظامیان را به یک هدف استراتژیک تبدیل کرده اند. درگیری دولتی درگیری مسلحانه ای است که با استفاده از نیروی مسلح بین دو طرف رخ می دهد که یکی از آنها دولت یک ایالت است. «سه مشکل ناشی از درگیری دولتی عبارتند از تمایل اعضای سازمان ملل متحد، به ویژه قوی‌ترین عضو، برای مداخله؛ توانایی ساختاری سازمان ملل برای پاسخگویی؛ و اینکه آیا اصول سنتی حفظ صلح باید در درگیری‌های درون دولتی اعمال شود. “. اثرات جنگ همچنین شامل تخریب گسترده شهرها می شود و اثرات طولانی مدتی بر اقتصاد یک کشور دارد. درگیری های مسلحانه پیامدهای منفی غیرمستقیم مهمی بر زیرساخت ها، تأمین بهداشت عمومی و نظم اجتماعی دارد.

آوارگی یا مهاجرت اجباری اغلب در زمان جنگ رخ می دهد و می تواند بر جامعه و فرد تأثیر منفی بگذارد. زمانی که جنگ شروع می شود، بسیاری از مردم از ترس از دست دادن جان خود و خانواده خود خانه های خود را ترک می کنند و در نتیجه، چه در داخل و چه در خارج از کشور دچار نابسامانی می شوند. کسانی که در داخل آواره شده اند با تهدید مستقیم روبرو هستند زیرا حقوقی را که پناهنده ممکن است دریافت کند و واجد شرایط حمایت تحت یک سیستم بین المللی نیستند، دریافت نمی کنند. قربانیان جابجایی های داخلی نشانه های جنگ هستند که اغلب با انگیزه نفرت جمعی بر اساس پیشینه قومی، نژادی یا دیدگاه های مذهبی ایجاد می شوند. آوارگی خارجی افرادی هستند که به زور از مرزهای کشور خود به کشور دیگری خارج می شوند، همانطور که در مورد پناهندگان سوری دیده می شود. موارد زیر ممکن است اثرات اقتصادی شدیدی بر یک کشور داشته باشد.

در سال ۲۰۱۵، ۵۳ درصد از پناهندگان در سراسر جهان از سومالی، افغانستان و سوریه سرچشمه می گیرند. در گزارش روندهای جهانی توسط UNHRC، تقریباً ۶۵ میلیون نفر در سراسر جهان مجبور به ترک خانه های خود شده اند. از این تعداد، ۲۱.۳ میلیون نفر پناهنده هستند که بیش از نیمی از جمعیت زیر ۱۸ سال سن دارند . ترکیه (۲.۵ میلیون). در مواقع خشونت، مردم از خانه‌های خود آواره می‌شوند و به دنبال مکان‌هایی می‌گردند که از آنها استقبال می‌شود، به‌طور دوره‌ای مکان‌هایی که مورد استقبال قرار نمی‌گیرند.

در پاسخ به هجوم پناهندگان و پناهجویان از کشورهایی مانند افغانستان، عراق و سریلانکا، استرالیا در سال ۲۰۰۱ طرحی بحث برانگیز را با عنوان راه حل اقیانوس آرام آغاز کرد که بر اساس آن همه پناهجویانی که با قایق وارد می‌شوند، به مناطق کوچک و بایر فرستاده می‌شوند. جزیره نائورو پناهجویان در چادرهای شلوغ اسکان داده می شدند و در معرض تهدید دائمی کمبود منابع، به ویژه آب زندگی می کردند. افراد تا زمانی که وضعیت پناهندگی آنها اعطا یا رد شود در بازداشتگاه نگهداری می شدند. کریس ایوانز، وزیر سابق مهاجرت، راه حل اقیانوس آرام را “یک تمرین بدبینانه، پرهزینه و در نهایت ناموفق” بیان کرد و در سال ۲۰۰۷ توسط نخست وزیر تازه منتخب کوین راد به پایان رسید. در فوریه ۲۰۰۸، پس از اقیانوس آرام. راه حل پایان یافت، اعضای نهایی گروهی متشکل از ۸۲ پناهنده که در نائورو بازداشت شده بودند، حقوق اقامت دریافت کردند و طبق یک برنامه اسکان مجدد بشردوستانه در استرالیا اسکان داده شدند.

در مورد جنگ داخلی سریلانکا، آوارگی شانس بالایی برای فقیر کردن افراد آسیب دیده داشت، اما زنان و کودکان آسیب پذیرترین افراد در برابر بار آوارگی بودند. یک زن سرپرست خانوار سریلانکایی کمتر از خانواده ای که سرپرست مرد دارد درآمد دارد. با این حال، پس از آواره شدن مردان و زنان، زنان ۷۶ درصد و مردان ۸۰ درصد از درآمد خود را از دست دادند. در حالی که درآمد از دست رفته در درصد نسبتاً نزدیکی است، زنان به طور متوسط ​​به احتمال زیاد به زیر خط فقر رسمی می‌رسند. در مقایسه، خانوارهای مرد قادر بودند حتی پس از آواره شدن در بالای خط بمانند. در یک محیط پس از جابجایی، مردان سرپرست خانوار درآمد بیشتری نسبت به زنان سرپرست خانوار داشتند. مردان از کار یدی، نجاری، سنگ تراشی و خدمات دولتی بهره می برند در حالی که زنان درآمد خود را از کار غیررسمی به دست آورده بودند. کار غیررسمی برای زنان در شرایط پس از جابجایی دشوارتر است، جایی که آنها به همان ابزارهایی که قبل از جابجایی داشتند دسترسی ندارند.

مردم فلسطین در نتیجه درگیری های مسلحانه و اشغال نظامی از آوارگی رنج برده اند. بزرگترین جابجایی ناشی از جنگ در سال ۱۹۴۷ و پس از موافقت سازمان ملل متحد برای تقسیم فلسطین به دو کشور اتفاق افتاد. بعداً تصمیم اسرائیل مبنی بر اینکه پناهندگان فلسطینی دیگر اجازه بازگشت به سرزمین های خود را ندارند مگر اینکه این تصمیم برای اتحاد مجدد خانواده باشد. “نزدیک به یک سوم از آوارگان فلسطینی ثبت شده، بیش از ۱.۵ میلیون نفر، در ۵۸ اردوگاه آوارگان فلسطینی به رسمیت شناخته شده در اردن، لبنان، جمهوری عربی سوریه، نوار غزه و کرانه باختری، از جمله بیت المقدس شرقی زندگی می کنند.” تا دسامبر ۲۰۲۳، حدود ۱.۹ میلیون فلسطینی در غزه آواره شده اند و هیچ منطقه امنی برای فرار وجود ندارد

آسیب های روانی
خدمت سربازی در جنگ یک عامل خطر برای ایجاد اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) است.حدود ۷۸ درصد از افرادی که در معرض جنگ قرار می گیرند به PTSD مبتلا نمی شوند. در حدود ۲۵ درصد از پرسنل نظامی که دچار PTSD می شوند، ظاهر آن به تعویق می افتد.

پناهندگان همچنین به دلیل قرار گرفتن در معرض جنگ، سختی ها و حوادث آسیب زا در معرض خطر بیشتری برای PTSD هستند. نرخ PTSD در جمعیت پناهندگان از ۴٪ تا ۸۶٪ متغیر است. در حالی که استرس های جنگ بر همه افراد درگیر تأثیر می گذارد، نشان داده شده است که افراد آواره بیشتر از دیگران هستند.

چالش‌های مربوط به رفاه کلی روانی-اجتماعی پناهندگان پیچیده و دارای تفاوت‌های فردی هستند. پناهندگان به دلیل آسیب های گذشته و مداوم سطح رفاه و میزان بالایی از ناراحتی روانی را کاهش داده اند. گروه هایی که به ویژه تحت تاثیر قرار می گیرند و نیازهای آنها اغلب برآورده نمی شود، زنان، افراد مسن و خردسالان بدون همراه هستند.استرس پس از سانحه و افسردگی در جمعیت پناهندگان نیز بر موفقیت تحصیلی آنها تأثیر می گذارد.

درگیری طولانی مدت اسرائیل و فلسطین، رنج اجتماعی و روانی زیادی را به دست اندرکاران وارد کرده است. بسیاری از نیروهای دفاعی اسرائیل پس از ارتکاب اعمال خشونت آمیز علیه افراد بی دفاع، در مورد سلامت روانی خود صحبت کرده اند. در مورد فلسطینیان، اکثراً مردان و کودکان جوان در نتیجه این درگیری طولانی مدت تحت تأثیر قرار گرفته اند.

کلام آخر

جنگ و تاثیر روانی آن

جنگ باعث می شود بسیاری از افراد از مشکلات روانی رنج ببرند. در بسیاری از مواقع این مشکلات به صورت بیماری روانی بروز می کنند. بر اساس DSM-VI، که چهارمین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی است، یک اختلال روانی «یک سندرم یا الگوی رفتاری یا روان‌شناختی بالینی مهم است که با پریشانی فعلی (یک علامت دردناک) یا ناتوانی (اختلال) مرتبط است. در یک یا چند حوزه مهم عملکردی یا با خطر قابل توجهی بیشتر از رنج، مرگ، درد، ناتوانی یا از دست دادن آزادی مهم این سندرم یا الگو نباید صرفاً یک پاسخ مورد انتظار و تایید شده از نظر فرهنگی مانند غم و اندوه باشد.

برخی مواقع وجود دارد که جنگ تنها گزینه است، اما همیشه اینطور نیست. بنابراین ما باید در برابر جنگ مقاومت بیشتری داشته باشیم. مقاومت جدید ما در برابر جنگ از نظر روانی محیط سالم تری را فراهم خواهد کرد.

کسانی که از نظر روانی بیشتر تحت تاثیر قرار می گیرند کسانی هستند که در جنگ شرکت کرده اند. تجارب آسیب زا در طول جنگ اغلب باعث ایجاد مشکلات روانی مانند احساس گناه بازماندگان و احساس گناه از کشتن دیگران می شود. یکی دیگر از مشکلات روانی که جنگ ایجاد می کند PTSD (اختلال استرس پس از سانحه) است. گروه دیگری که به طور جدی تحت تأثیر جنگ قرار گرفته اند، عزیزان کشته یا مفقود شده در عملیات هستند که باید با مرگ آسیب زا مقابله کنند. هنگامی که یک سرباز به خانه می‌آید، خانواده‌هایش ممکن است مجبور شوند با استرس اضافه‌ای که ناشی از داشتن شوهر، پسر یا پدر مبتلا به PTSD، مشکل سوء مصرف مواد یا اعتیاد به الکل است، دست و پنجه نرم کنند. برخورد با مشکلات عزیزانشان می تواند باعث شود دوستان و اعضای خانواده جانباز مشکلات روحی و روانی خود را ایجاد کنند. به عنوان مثال، استرس می تواند باعث افسردگی شود. در نهایت، کل جامعه در اثر جنگ از نظر روانی آسیب دیده است. برخی از مسائل در این سطح عبارتند از: انسان زدایی، حساسیت زدایی و تحریف.

اشتراک گذاری این مقاله

کلینیک روانشناسی سرشت برساد

آدرس: ارومیه خیابان کاشانی کوی کیوان پلاک 84

تلفن: 04433440441

ساعات کاری: 9 صبح تا 8 شب

حیطه فعالیت: مشاوره خانواده، ازدواج، کودک

مدیریت: دکتر صمدی

دسته بندی: سلامتی و پزشکی

ثبت نام اصناف

جهت ارتباط سریع کارشناسان آدرس! لطفا اطلاعات زیر را تکمیل نمایید

لطفا شهر مورد نظر خود را انتخاب نمایید