قتل عام هولومودور

تصویر سمیرا امیرفضلی
سمیرا امیرفضلی

مترجم و نویسنده

“Holomodor” به فارسی تقریباً به صورت “هولودمور” تلفظ می‌شود. این واژه یک مفهوم تاریخی است که به گرسنگی قرین شده با کشتار جمعی در اوکراین در دهه ۱۹۳۰ اشاره دارد. نام “هولومودور” از دو کلمه (“هولوم” با معنی گرسنگی و “مودور” با معنی کشتار) تشکیل شده است.
در دوران رهبری استالین در شوروی سوسیالیست، تلاش‌هایی برای کنترل تولید غلات و توزیع غذا در اوکراین به وجود آمد.

فاجعه های انسان (هولودومور قحطی و تبعید در اوکراین هولودومور یا قحطی در اوکراین در دوره ۱۹۳۲-۱۹۳۳) رخ داد. این قحطی که به عنوان یکی از وقایع تاریخی مهم در تاریخ اوکراین شناخته می‌شود، باعث مرگ میلیون‌ها نفر شدید. علل اصلی هولودومور شامل تغییر در سیاست‌های کشاورزی تحت حکومت استالین، جمع‌آوری اجباری محصولات کشاورزی و کنترل سفره‌های غذایی بود.
در دهه ۱۹۳۰، استالین برنامه‌ای به نام “سوسیالیزه کشاورزی” را به اجرا گذاشت. این برنامه شامل تجمع زمین‌ها تحت کنترل دولت، به ویژه در اوکراین بود. همچنین، دستور داد که محصولات کشاورزی به صورت اجباری توسط دولت جمع‌آوری شود. این عملیات جمع‌آوری سختی‌های فراوانی را برای مردم به همراه داشت، از جمله تحمیل مالیات‌های سنگین بر روی کشاورزان و تنبیه‌های سخت در صورت عدم تطبیق با سیاست‌های دولت.
نتیجه این سیاست‌ها و قحطی، بسیاری از مردم اوکراین را در گرسنگی قرار داد. غذایی که به اجبار توسط دولت جمع‌آوری می‌شد، به جای تأمین نیازهای مردم، به خارج از منطقه فروخته می‌شد یا به مردم بازنشر نمی‌شد. همچنین، مردم در تلاش برای حفظ محصولات خود، با تمامیت خانوادگی و زندگی خود برخورد می‌کردند.
قحطی هولودومور منجر به مرگ میلیون‌ها نفر شد و اثرات طولانی مدتی روی جامعه اوکراین برجای گذاشت. این فاجعه به عنوان یکی از بزرگترین جنایات علیه بشریت در قرن بیستم شناخته می‌شود و همچنان یک موضوع حساس و مورد بحث است.

جنگ استالین علیه اوکراین
در سال ۱۹۲۹، جوزف استالین، رئیس جمهور اتحاد جماهیر شوروی، به عنوان بخشی از طرح خود برای ایجاد یک اقتصاد کاملاً کمونیستی، یک سیستم جمع‌سازی را تحمیل کرد، و مزارع خصوصی را با مالکیت و مدیریت شخصی با مزارع جمعی بزرگ دولتی به نام کلخوز جایگزین کرد و ادعا کرد که آنها کارآمدتر خواهند بود. و راه حل طولانی مدت برای مشکل استخراج غلات.

به نظر می رسد که اشتیاق استالین به آنچه به عنوان “کشاورزی جمعی یا ترکیبی” شناخته می شود بر دو اصل اساسی استوار بوده است که بسیاری از اعضای حزب کمونیست و حداقل برخی از کارشناسان کشاورزی در آن اشتراک دارند. تولید مازادی که کارگران صنعتی را در مقایسه با کشاورزی سنتی که توسط دهقانان روسی انجام می‌شد، تغذیه می‌کرد، مورد دیگر این است که برخی از کشاورزان اوکراینی وزنه‌ای مقابل قدرت شوروی در روستاها بودند و عنصری بیگانه را تشکیل می‌دادند که باید از بین برود.
بسیاری از دهقانان اوکراینی – که اکثر آنها کشاورزان معیشتی کشاورزی خودکفایی بودند – در برابر واگذاری زمین ها و معیشت خود مقاومت کردند. در پاسخ، رژیم شوروی کسانی را که مقاومت می کردند به تمسخر گرفت و آنها را به عنوان “گولاک” توصیف کرد، یک اصطلاح روسی که به خوبی اشاره می کند. دهقانانی با درآمد بالا که مالک مزارع مرفه و زمین های بزرگ بودند.

گاهی از این اصطلاح برای تحقیر همه دهقانانی که مخالف حکومت شوروی بودند استفاده می‌شد و «کولاک» به یک ساختار حزبی مبهم تبدیل می‌شد، اما اساساً مفهومی منفی داشت و رهبران شوروی طبقات دهقانان مرفه را دشمن اصلی داخلی خود می‌دانستند.

جنجال نسل کشی
سیاست استالین کل روستاها را از بین برد و در برخی مناطق میزان مرگ و میر به یک سوم رسید. هنگامی که مدرسه در پاییز بعد از سر گرفت، دو سوم صندلی ها خالی بود و حومه اوکراین از خانه زمین سیاه تبدیل شد. حاصلخیزترین زمین های جهان، به یک زمین بایر خاموش.

روایات شاهدان


الکساندرا اودیوک:
بلشویک‌ها پس از انقلاب اکتبر بریگادهای نظامی خاص خودشان را ایجاد کردند که هر بریگاد شامل ۷ نفر بود. این بریگادها واگن‌هایی را که با اسب کشیده می‌شد در روستاها می‌چرخاندند و به مصادره غله و غذای خانه‌های کشاورزان دست می‌زدند. در آن زمان دولت شوروی زمین‌های مالکان که گولاگ نامیده می‌شدند و کارگرانی که روی این زمین‌ها کار می‌کردند را در مزارع به هم پیوسته و اشتراکی متمرکز می‌کردند که کالخوز نامیده می‌شد. محصولات این مزارع را جمع‌آوری و برای صدور به خارج از اوکراین به ایستگاه‌های راه‌آهن منتقل می‌کردند.


اولنا گونچاروک: دوران وحشتناکی بود و مردم ناامید و دست از جان شسته بودند، ما از رفت و آمد در روستا هراس داشتیم، زیرا دهقانان گرسنه بودند و کودکان را شکار می‌کردند. من همسایه ام را به خاطر می‌آورم که دختری داشت. اما بعد دخترش ناپدید شد. ما به خانه او رفتیم و دیدیم سرش از بدن جدا شده‌است. روستائیانی که از قحطی نجات یافتند کسانی بودند که می‌توانستند در کالخوزها مقداری غذا را از بریگادها مخفی کنند و به خانه ببرند یا مشتی آرد را در آب حل کنند و بنوشند. مردی مأمور جمع‌آوری اجساد قحطی زدگان و انتقال آنها به گورستان بود این مرد مأمور به خانه یک زن رفت و خواست بدن مرده اش را بردارد. اما زن هنوز زنده بود. از مرد خواست که او را نبرد زیرا هنوز زنده است و دارد نفس می‌کشد. اما مرد جواب داد: به هرحال تو خواهی مرد و من نمی‌خواهم فردا دوباره اینجا برگردم.

تعداد دقیق افرادی که در قحطی سال‌های ۱۹۳۲ و ۱۹۳۳ جان باختند ناشناخته باقی مانده است، در حالی که مورخان تخمین می‌زنند که بین ۳ تا ۱۲ میلیون نفر که بیشتر آنها قومی اوکراینی بودند، نه به دلیل بی‌توجهی یا از کار افتادن محصول، بلکه به دلیل محرومیت عمدی از غذا.

اشتراک گذاری این مقاله

کلینیک روانشناسی سرشت برساد

آدرس: ارومیه خیابان کاشانی کوی کیوان پلاک 84

تلفن: 04433440441

ساعات کاری: 9 صبح تا 8 شب

حیطه فعالیت: مشاوره خانواده، ازدواج، کودک

مدیریت: دکتر صمدی

دسته بندی: سلامتی و پزشکی

ثبت نام اصناف

جهت ارتباط سریع کارشناسان آدرس! لطفا اطلاعات زیر را تکمیل نمایید

لطفا شهر مورد نظر خود را انتخاب نمایید
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا به این کسب و کار نظر دهید.x