برخلاف برخی تصورات رایج در مورد وایکینگ ها، آنها یک “نژاد” مرتبط با اجداد مشترک یا میهن پرستی نبودند و نمی توانستند با هیچ معنای خاصی از “وایکینگ بودن” تعریف شوند. بیشتر وایکینگهایی که فعالیتهایشان بیشتر شناخته شده است، از مناطقی هستند که اکنون به نامهای دانمارک، نروژ و سوئد شناخته میشوند، اگرچه در سوابق تاریخی به وایکینگهای فنلاندی، استونیایی و ساامی نیز اشاره شده است. نقطه مشترک آنها – و چیزی که آنها را از مردمان اروپایی که با آنها روبهرو بودند متمایز میکرد – این بود که از سرزمینی بیگانه آمده بودند، در درک محلی از کلمه «متمدن» نبودند و – از همه مهمتر – مسیحی نبودند.

دلایل دقیق خروج وایکینگ ها از سرزمین خود نامشخص است. برخی معتقدند که این به دلیل جمعیت بیش از حد سرزمین خود بوده است، اما اولین وایکینگ ها به دنبال ثروت بودند، نه زمین. در قرن هشتم پس از میلاد، اروپا ثروتمندتر می شد و به رشد مراکز تجاری مانند دورستاد و کوئنتویچ در قاره و هامویک (ساوتهمپتون فعلی)، لندن، ایپسویچ و یورک در انگلستان دامن می زد.
خزهای اسکاندیناوی در بازارهای تجاری جدید بسیار ارزشمند بودند. اسکاندیناوی ها از تجارت خود با اروپایی ها در مورد فن آوری جدید قایقرانی و همچنین در مورد ثروت رو به رشد و درگیری های داخلی بین پادشاهی های اروپایی یاد گرفتند. پیشینیان وایکینگ – دزدان دریایی که کشتی های تجاری را در دریای بالتیک شکار می کردند – از این دانش برای گسترش فعالیت های ثروت جویی خود به دریای شمال و فراتر از آن استفاده می کردند.
_ حملات اولیه وایکینگ ها
در سال ۷۹۳ پس از میلاد، حمله به صومعه لیندیسفارن در سواحل نورثامبرلند در شمال شرقی انگلستان، آغاز عصر وایکینگ ها بود. مقصران -احتمالا نروژیهایی که مستقیماً از دریای شمال عبور کردند- صومعه را به طور کامل ویران نکردند، اما این حمله دنیای مذهبی اروپا را تا حد زیادی تکان داد.
برخلاف سایر گروهها، این مهاجمان عجیب و غریب هیچ احترامی برای مؤسسات مذهبی مانند صومعهها نداشتند که اغلب در نزدیکی ساحل بدون محافظت و آسیبپذیر رها میشدند. دو سال بعد، حملات وایکینگها به صومعههای جزیرهای بیدفاع Skye و Iona (در هبرید) و همچنین Rathlin (در سواحل شمال شرقی ایرلند) حمله کردند. اولین حمله ثبت شده در قاره اروپا در سال ۷۹۹ در صومعه جزیره سنت فیلیبر در نویرموتیه، در نزدیکی مصب رودخانه لوار رخ داد.
برای چندین دهه، وایکینگها خود را محدود به حملات و حملهای به اهداف ساحلی در جزایر بریتانیا (به ویژه ایرلند) و اروپا کردند (مرکز تجاری دورستاد، در ۸۰ کیلومتری دریای شمال، پس از سال ۸۳۰ به یک هدف مکرر تبدیل شد). آنها سپس از درگیری های داخلی در اروپا استفاده کردند تا فعالیت خود را بیشتر در داخل کشور گسترش دهند: پس از مرگ لویی پارسا، امپراتور فرانکیا (فرانسه و آلمان امروزی)، در سال ۸۴۰، پسرش لوتار در واقع از ناوگان وایکینگ ها حمایت کرد.
در جنگ قدرت با برادران دیری نپایید که سایر وایکینگ ها متوجه شدند که حاکمان فرانک حاضرند مبالغ هنگفتی به آنها بپردازند تا از حمله به رعایای خود جلوگیری کنند و همین امر فرانکیا را به هدفی مقاومت ناپذیر برای فعالیت بیشتر وایکینگ ها تبدیل می کند.

_ سکونتگاه های وایکینگ ها: اروپا و فراتر از آن
در همین حال، ارتش وایکینگها در سراسر قرن نهم در قاره اروپا فعال ماندند و نانت (در سواحل فرانسه) را به طرز وحشیانهای در سال ۸۴۲ غارت کردند و به شهرهایی تا دوردستهای داخلی مانند پاریس، لیموژ، اورلئان، تور و نیم حمله کردند. در سال ۸۴۴، وایکینگ ها به سویا (در آن زمان تحت کنترل اعراب بود) یورش بردند. در سال ۸۵۹، آنها پیزا را غارت کردند، اگرچه ناوگان عربی در راه بازگشت به شمال آنها را مورد ضرب و شتم قرار دادند
. در سال ۹۱۱، پادشاه فرانک غربی، روئن و قلمرو اطراف آن را طی معاهدهای به رئیس وایکینگها به نام رولو اعطا کرد در ازای آن که رئیسجمهور از عبور از رود سن به دیگر مهاجمان خودداری کرد. این منطقه در شمال فرانسه اکنون با نام نرماندی یا “سرزمین شمالگان” شناخته می شود.
در قرن نهم، اسکاندیناوی ها (عمدتا نروژی ها) شروع به استعمار ایسلند کردند، جزیره ای در شمال اقیانوس اطلس که هنوز هیچ کس به تعداد زیادی در آن ساکن نشده بود. در اواخر قرن ۱۰، برخی از وایکینگ ها (از جمله اریک قرمز معروف) حتی بیشتر به سمت غرب، به گرینلند نقل مکان کردند. بر اساس تاریخ های بعدی ایسلند، برخی از مهاجران اولیه وایکینگ ها در گرینلند (که ظاهراً توسط قهرمان وایکینگ، لیف اریکسون، پسر اریک سرخ رهبری می شد) ممکن است اولین اروپایی ها باشند که آمریکای شمالی را کشف و کاوش کردند.
آنها که محل فرود خود را وینلند (سرزمین شراب) می نامند، یک سکونتگاه موقت در L’Anse aux Meadows در نیوفاندلند امروزی ساختند. فراتر از آن، شواهد کمی از حضور وایکینگ ها در دنیای جدید وجود دارد، و آنها سکونتگاه های دائمی را تشکیل ندادند.

_ پایان عصر وایکینگ ها
رویدادهای سال ۱۰۶۶ در انگلستان عملاً پایان عصر وایکینگ ها را رقم زد. در آن زمان، همه پادشاهیهای اسکاندیناوی مسیحی بودند و آنچه از «فرهنگ» وایکینگها باقی مانده بود در فرهنگ اروپای مسیحی جذب شده بود. امروزه نشانههایی از میراث وایکینگها را میتوان بیشتر در ریشههای اسکاندیناویایی برخی از واژگان و نامهای مکان در مناطقی که در آن ساکن شدند، از جمله شمال انگلستان، اسکاتلند و روسیه یافت. در ایسلند، وایکینگها مجموعه گستردهای از ادبیات، حماسههای ایسلندی را به جا گذاشتند، که در آن بزرگترین پیروزیهای گذشته باشکوه خود را جشن گرفتند.
